ترانه عاشقانه / شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم این شعر عاشقانه رو تقدیم میکنم به همه دوستای گلم

امید ورام خوشتون بیاد منتظر نظرای خوبتون هستم . میلاد



زخمه دل

مهم نبودم واسه تو

جایی نداشتم تو دلت

بازیم دادی با قصه هات

از دل خود میبرمت

 

این زخم سنگین و بگو

چجوری تحمل کنم

می دونی عاشق تو ام

چجوری راحتت کنم

 

میخوام برم از زندگیت

من تورو راحت بذارم

زوری نگی دوست دارم

نگم به تو نیاز دارم

 

یه روزی به حرفای من

می رسی ولی دیر شده

اون روزی که تن منو

میبینی بی زیره گل شده

 

اون روز دیگه اشکای تو

درمون درد من که نیست

گریه نکن دیگه گلم

این دیگه حرف و قصه نیست


شاعر : میلاد جانمحمدی

شعر عاشقانه . پیامک عاشقانه

دلـم عـجیب تـنگ شُده بـَرای تمام لحظه هـآیی ....

که دلـت عـَجیب بـَرایـَم تنگ می شُد ..!

--------------

(ساده) که باشي
زود (حل) ميشوي
ميروند سر وقت (مساله ) بعدي!!

----------------

تاواني بزرگ

به اندازه ي سالها جواني

تاواني بزرگ...

كه اين من منان...حالا خالي تر از هر زماني

اشك هايش را پاك مي كند

....ديگر گوش نمي سپارد

------------------

این روزها از میان تمام آلات موسیقی ... دلم فقط شور میزند .

---------------

مــــی‌ گــــویــنــد ســـــاده ام.... مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک جمـــــلـــه یـــک لبـــــخـنـــد بــه بــازی‌ میـــــگیــــری مــــــی‌‌گـــــوینــــد تـــرفنــد‌هـــایت، شـــیطنـــت هــــایت و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم مــــــی‌‌گویند ســــاده‌ام.... اما تـــــو این را باور نکن‌ مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم، همیـــــــــن!!!! و آنــــها ایــــن را نمـــــــی‌‌فــــهمنــــد...

شعر نو . شعر عاشقانه زیبا

سلام به همگی دوستای خوبم امید وارم حال همگی خوب باشه و موفق باشین

....

رها


رها

همچو پرنده ای در باد

می چرخم در هوایت

شاید

باز هم

به تیر نگاهت دچار شوم

شاید

شاعر : فرهاد خیاط پور باغبان

شعر عاشقانه ترانه عاشقانه

سلام به همگی امید وارم حال همگی خوب باشه

ببخشید دیر شد یکم

بعد چند وقت با شعر جدید اومدم

امید وارم خوشتون بیاد منتظر انتقاد و پیشنهاد خوبتونم



شبه دلگیر

...

دلم گرفته امشب

ندیدمت کجایی؟

باور نمی کنم من

انقد تو بی وفایی

--

چند سالیه با رویات

شب رو سحر میکنم

چند روزیه که خیلی

از دست تو دلخورم

---

یادش بخیر اوایل

روزای آشنایی

میگفتی عشقم تویی

نبینی بی وفایی

---

اما دیگه این روزا

جات خالیه تو خونه

آره دلم این روزا

داره هزارتا بونه

---

از اون روزای مستی

دارم هزار نشونه

من دیگه رفتم بی تو

دل میگیره بهونه

---

شاعر : میلاد جانمحمدی

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوب امید وارم حال همگی خوب باشه

امشب یکی از شعر های جدیدمو میذارم تو وب منتظر انتقاداتونم




شب بارانی

تو یاد کنی یا نکنی باز عزیزی

هرچند گرفتی عشقم رو به بازی

اون گرگ صفت بود تو ندونی

اومد تو شدی دشمن خونی

هر دم به هوایت شعر نوشتم

این خاک منم تورو سرشتم

ای دوست نشو دشمن جونم

من درد کشیدم نگرونم

من چشم نبستم به گناهت

آسون ننشستم سره راحت

تو دگر ندوز به من نگاهت

این عشق نبوده بوده عادت


شاعر : میلاد جانمحمدی

شعر عاشقانه نو

شعر عاشقانه

دوباره ها


دوباره بغض، دوباره شب

سکوت خیس چشم ها

دوباره من، دوباره تو

بدون لمس دست ها

سوای من، سوای تو

دوباره این دوباره ها

دوباره می شود دلم

خراب این دوباره ها

اگر که نیست دست تو در این سکوت خیس شب

ولی دل خراب من خوش است به این دوباره ها

بیا که دست گرم تو

دوای این دوباره هاست

دوباره اشک دوباره غم دوباره اوج دردهاست

شاعر : روح الله شاه سنایی

شعر عاشقانه زیبا

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حال همگی خوب باشه

عید سال نو به همگی مبارک باشه 



خط چلیپا

در دفترم چه شعر و غزلها برای تو

عطری ز بهترین گل دنیا برای تو

در بیت بیت غزل شاخه ای ز گل

خواهم ز دوست جنت عقبا برای تو

آسان نمی شود ز تو گفتن به هر زبان

بالا رویم تا به ثریا برای تو

هر نغمه ای که نغمه سرا ساز می کند

از دل بر آمدست ز دلها برای تو

در هر قصیده نقش تو را نقش می زنم

در بهترین جای کتاب اثر ها برای تو

در روی بوم های سپیدم به وقت صبح

خطی زنم ز خط چلیپا برای تو

زیبا ترین اثر که بماند برای من

بیرون بریزم از دل شیدا برای تو


شعر عاشقانه زیبا

سلام به دوستای خوبم امید وارم حال همگی خوب باشه

امروز شعر جدیدمو میذارم تو وبم امید وارم خوشتون بیاد

منتظر انتقاد و پیشنهاداتون هستم

این شعر عاشقانه تقدیم به همه دوستای خوبم



بیا عشقم تو بامن باش بذار از غم رها باشم

بخواب آروم تو آغوشم که من آسوده خاطر شم

نشستم گوشه ای آروم دلم به غم گرفتاره

نگو حالت رو میفهمم که دل به غم سزاواره

غروب عشق چه دلگیره شدیم پا بنده یک رویا

منو تو مال هم بودیم شکستیم رسم این دنیا

شکستن رسم هرکس نیست با این دنیا مدارا کن

اگر گفتم دوست دارم ببند چشم و تو حاشا کن



شاعر : میلاد جانمحمدی

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم عید رو پیشاپیش به همتون تبریک میگم

امید وارم سال خوبی رو پیش رو داسته باشین

دوستای عزیز تو این روزا به این سالی که داره تمام میشه

یکم فکر کنید. ببینید چقد پیشرفت داشتین؟

چقد ضرر کردین؟ بیشتر از این حرف نمیزنم

منتظر انتقاد و پیشنهاد های خوبتون هستم





باران من

ای تو زیبای مهربان من

ای تو روح من . ای همه جان من

ای تک نشان بی نشان من

بی تو من همیشه تاریکم

کجایی روشنای آسمان من

بی تو من تا ابد یک کویرم

خورشید من دریای من باران من

سراغی بگیر از دلم

ای تو آغاز من ای تو پایان من

شاعر : شبنم مصطفایی

الهام گرفته از شعر قیصر امین پور

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امیدوارم حال همگی خوب باشه

دنبال یه سری مطلب واسه عید نوروز می گردم خوشحال میشم

کمکم کنید .

در ضمن خوشحال میشم نظرای خوبتونو راجع به وب بدونم

و اگه ایرادی تو کارم هست بگید زودتر رفعش کنم

---------------------------------------------------------------------------------------

امروز یه شعر زیبا از خانوم مرضیه اسکندری میذارم تو وب

امید وارم خوشتون بیاد


مهربان ترین

ای چشم های آبی تو . آسمانی ترین

با من همیشه باش ولی همیشه مهربان ترین

پشتم خمید از غم آن قامت بلند

یعنی شده به شوق رسیدن . کمان ترین

لالم میان این همه آدم به شوق تو

پنداشتی که من شدم ام بی زبان ترین ؟

هرچند ای عزیز تو یادم نمی کنی

هستی ولی میان دلم . جاودانترین

ای خوب تر ز خاطره های قشنگ من

هستی چرا به عاشقی ام بد گمان ترین

بسیار بی قرارم و بسیار نا توان

حالا بدان مرا ز غمت ناتوان ترین

شاعر : مرضیه اسکندری

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امیدوارم حال همتون خوب باشه داریم به عید نزدیک میشیم

تقریبا 23 روزی مونده تا عید 1391 پیشاپیش عید و به همگی تبریک میگم

هرچند برا تبریک گفتن زوده.

منتظر انتقاد و پیشنهادتون هستم

------------------------------------------------------

چه می شد توی دلامون بباره همیشه بارون

جا بذاریم یادگاری توی کوچه و خیابون

چه می شد که دستامون بشه دستای دو عاشق

بکاره تو باغچه عشق صدتا شاخه شقایقق؟

چه می شد که عکس ماه رو بکشی با مهربونی

بنویسی گوشه اون که به یاد من می مونی؟

چه می شد بدون کینه عاشقی هارو بلد شد

با دلی پر از محبت از کنار غصه رد شد؟

شاعر : ستاره شجاعی - سیاهکل


شعر عاشقانه آخرین نامه

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حال همگی خوب باشه

دل همتون شاد باشه از غم ها آزاد باشه

امید وارم از شعر جدیدم خوشتون بیاد

منتظر انتقاد و پیشنهادتون هستم



آخرین نامه


اگه حرفی نزدم از دردام

فکر نکن بی غم و دردم.تنهام

قفس سینه ی من پر شد از کینه و درد

توی اوج قصمون هوا شدش یک دفعه سرد

تا که اسمت میومد روح من پر میکشید

به هرکجا که شک میکرد بخاطرت پر میکشید

دیگه اشکات واسه من ارزش قبل و نداره

اون چشمای نازه تو راهی به قلبم نداره

دیگه خستم نمیبینی نفسه آخرمه

اشتباهامو نبین تو روزای آخرمه

ننوشتم که تو دور شی از نگاه سرده من

هفته ای یه بار بیا با شاخه گله سری بزن

بسه خوب منتظرن فرشته های مرگ من

دارن از اونجا میگن.میگم به تو سر نزنن

ننوشتم سرسری نگذر ازش به سادگی

این نبود رسم زمونه نبود این دلدادگی

انقدر حرف زیاده ولی مهلتم کمه

اونی که برام زیاده آره غصه و غمه

میگیم رسم آدماست ولی رسم بدیه

توام از دست نده بدون خوب فرصتیه


شاعر : میلاد جانمحمدی


شعر کوتاه عاشقانه


تنهايي را دوست دارم زيرا دروغي در آن نيست...
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست...
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست...
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست...
تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم..
تنهايي را دوست دارم زيرا دلهاي شکسته هميشه تنهايند..

شعر عاشقانه

تنهایی بد دردیه

جدایی بد رسمیه

نامردی بد کاریه

عشق فقط حرفیه


-----------------------------------

چشمهایی خیس عشق

یک سبد ترانه

یک بغل غزل برای زندگی

این تمام حاصلم برای توست

شوقی دارم از هوای تو لطیف

حسی دارم از تبسم تو خوب...

این تمام باورم برای توست

ناخدا ترین خدای قلب من

ساحلم به نام توست !!!

شعر عاشقانه

تو رفته ای و من

هنوز هم هستم ؛

هنوز هم می نویسم ات .

هنوز

قطره

قطره

شب هایم را به خورشید کوک می زنم .

هنوز همان مترسک ام ،

همان که می میرد برای سفیدی کلاغ ها !

تو رفته ای

و من

هنوز هم بی مخاطب ام !! . . .

هنوز هم هنوز . . .

شعر کوتاه عاشقانه

این بار که از زیر داربست انگور و ماه

برمی گردی

دستمالی بیاور

هیچ می دانستی

مهربانی ام دارد خاک می خورد؟

یا هیچ می دانستی

دوستت که دارم

زیباتری؟

از من گرفتی ناگهان گرمای خود را

از من گرفتی ناگهان گرمای خود را


لبخند های مست و بی پروای خود را



تانشکفد احساس زنبق های وحشی

تا پرکنی از خون دلها پای خود را



نفرین بر این ماه و پلنگ زخم خورده

نفرین برآنکه خط زده دنیای خود را



دوزخ نشینم کرده ای آرام آرام

دادی به دستم سیب ناپیدای خود را



حالا نمایان می کنی یکبار دیگر

از پشت پرده چهره ی حوای خود را



یکتا پرستی را رها کردم چرا که

درمن نشاندی جای آن بودای خود را



مجنون تر از مجنون خیابان گرد و رسوا

درجستجویم روز و شب لیلای خود را



آرامشم را باردیگر باز گردان

تا با تو من پیدا کنم فردای خود را . . .

شعر عاشقانه هستی ام در پایه آن سر مست رفت

هستی ام در پایه آن سر مست رفت

آه ای ابر بهاری مویه کن

روح تبدار مرا پاشویه کن


این گران باری که بر دل می برم

هم تو می دانی چه مشکل می بریم


هستی ام در پای آن سرمست رفت

آه ای یاران دلم از دست رفت


انتهای هرچه رسوایی منم

عاشق شب های تنهایی منم


بارهابا لاله صحبت کرده ام

بارها با ماه خلوت کرده ام

شعر کامل در ادامه مطلب

ادامه نوشته

سوگند میخورم&شعر عاشقانه

به عشق پاک تو  سوگند می خورم  آری

که بی تو می گذرد لحظه ها به دشواری

چقدر خسته و بی روح و  زرد می گذرند

به پیش چشم  من  این  روزهای تکراری

ببین چگونه  زمین گیر  گشته ام  بی تو

ز بس می وزد   از   هر   طرف  گرفتاری

اسیر   تیره   شب  بی پناهی  و  دردم

بدون   تو   منم   و   این  کویر   بیزار ی

بیا   مرا   به    نسیم   تبسمی   دریاب

تویی  که  از  گل  و عطر بهار سرشاری

تمام  باغ  دلم  پر  شکوفه  خواهد  شد

اگر   که   سبز   نگاهت  مرا  کند  یاری

تو شاه بیت  غزلهای  ناب  من  هستی

و  صادقانه   بگویم  قسم  به  چشمانت

هنوز  هم   به   امید  تو   زنده ام   اری

شعر عاشقانه

نه می تواند به دعوت آسمان پاسخ مثبت دهد
و نه می تواند همراه باد گشتی بزند
نمی تواند چشم به چشم دشت و دریا بدوزد
و حتی نمی تواند چشمه ای را پابند کند
جنگل از دامان او بالاتر نمی آید
و برفها
برفها هم آنقدر سردند
که هیچکس عاشقشان نمی شود …
سنگها اما
سنگها از کوه می کنند
و در مسیر رود
کم کم عاشق می شوند .

شعر نو - ساده ام

آنچنان ساده ام
 که گنجشکها هم مي توانند
 در جيب هايم لانه کنند
 با پروانه اي سال ها دوست مي شوم
 براي پاي مورچه ام که به گل مي ماند
 هاي هاي گريه مي کنم
 در دور و دراز باور خود
 کودک مي مانم
 هميشه
 حالا
 چقدر با من رو راستي
 از اينجا تا کجاي دنيا براي تو بدوم
 و يا با کدام شاخه ي خيانت
 خودم را حلق آويز کنم
 روزي وقتي که ديگر من نيستم
 نمي خواهم
 در پيدا و پنهان
 تلخ بخندي
 ويا به خنده بگويي که من
 واقعا ساده بوده ام
 حتي
 در پيله ي تصور و تصوير ...

َشعر عاشقانه میلاد جانمحمدی نیا دیره

سلام به همه دوستای خوبم ممنون از شما که اشکالای من رو بهم یاد آوری می کنین و خوبیارم بهم میگین

تا بد و خوبمو بهتر بشناسم از همتون ممنونم هم چنین منتظر انتقاد و پیشنهاداتونم



          نیا دیره

دلم غم داره امشب بی حکایت

ندارم اهل دل امشب شکایت

دلم خونه نبین لبهای خندون

یکم درد باش نمی خوام دیگه درمون

شکستم مٍی زدم از درد دوری

ندیدی حالمو خیلی صبوری

نمیگم عاشقم یا که دیونم

فقط میگم که قدرتو میدونم

نگو حالت خرابه زاره زاره

دیگه چشمام ضعیفه تاره تاره

نمیبینم تورو دستم گرفتی

کجای تو چرا ماتم گرفتی

نبودی توی این روزا کنارم

نگو پس تو بودی تک ستارم

نیا دیره تمومه قصه ی من

تو نشنیده بگیر این حرفای من


شاعر : میلاد جانمحمدی

======================

کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد

شعر عاشقانه - غم نامه

سلام به همه دوستای عزیز امروز یه شعر متفاوت از خودم براتون گذاشتم لطفا کامل بخونید

و نظرتونو بگید ممنون میشم عزیزان

    غم نامه

ندیدم من حقیقت در دو چشمت

                             نداری تو شرف در روح و جسمت

نشد یادت رود از دل روانه

                                      نشد باور تورا در این زمانه

تو گویی من دروغم راست نیستم

                               کمی ابری شدم و صاف نیستم

ولی کن تو ندیی حال زارم

                                بکردی بی دلیل هر دم تو خارم

منم غوغا کنم امشب برایت

                                     زنم از نی نوایی چون روایت

نبودی تو دگر آن یاره شیرین

                                   نگو عشقم کجایی یاره دیرین

همین روزا دگر ترکت کنم من

                                   تو را از زندگی حذفت کنم من

نریز اشکی دگر باور ندارم

                                              به تنهایی سر بالین گذارم

بس است این نامه ای اهل خیانت

                                   شدم تنها ولی کن دیگه راحت

                شاعر : میلاد جانمحمدی

شعرهای میلاد جان محمدی اشعار عاشقانه شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حاله همتون خوب باشه و موفق باشین

بعد چند وقت تصمیم گرفتم شعر جدیدمو بذارم امید وارم خوشتون بیاد و نظر بدین

منتظر تظرات انتقادات و پیشنهاداتونم

 با تشکر میلاد

  بی وفا

بمن نگو که دور شدی               نگو من سنگه صبور تو کور شدی
می دونم من نبودم عادت شده          دل تو با بقیه راحت شده
میشکنی این دل و راحت میگذری      وقتی که عاشق شدم جا میزنی
باشه خوب یه روز به حرفم میرسی      اون موقع منت من رو میکشی
  دیگه جا نداری تو کنج دلم                از گناهت خیلی ساده میگذرم
اما رسم ما جداست از سرنوشت            سرنوشت برای من خوب ننوشت
        میدونم سخته شکستن دلی            اما تو دل رو چه راحت میشکنی
میشکنی برات مهم نیست چی میشه           این دل سنگه تو آخر بگو نصیبه کی میشه
نکشیدی درد عشق و نمیفهمی چی میگم        تو میخندی من که میگم بیخیال باش گلم

                                                                         شاعر: میلاد جان محمدی

شعر عاشقانه شعرهای عاشقونه متن ترانه

سلام به همه دوستای خوبم ممنون از همتون بابته نظرایه قشنگتون چند وقتیه شعر جدید ننوشتم

برا همین تو این پست یه شعر از سیاوش قمیشی میذارم امیدوارم خوشتون بیاد و نظر بدین

دوست داره همتون میلاد


خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی

واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی

تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی

منو به محبت دو روزه مهمون کردی

همه عالم می دونستن که بری میمیرم

اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی

خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم

خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم

من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا

با همین سر به هواییت منو ویرون کردی

من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم

مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟

همه عالم می دونستن که بری میمیرم

اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی

خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم

خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم اینم شعر جدیدم تقدیم به همتون
امید وارم خوشتون بیادش و نظر بدین منتظر انتقاد و پیشنهادتونم




     عشق خاموش

خودتو جا من گذاشتی ؟
هیچ موقع دوستم نداشتی
اگه جای من می بودی
طعم دوری می چشیدی
می فهمیدی چی میگم
همش از دوریت میگم
نمی خوام باتو بمونم
نمی خوام ازت بخونم
تو وجودم عشق و کشتی
تو اصلا احساس نداشتی
میدونی ک عشق و کشتن
واسش ارزشی نذاشتن
خوب تو ام اینطوری بودی
دیگه بهترین نبودی
واسم ارزشی نداشتی
روی شونش سر میذاشتی
دیگه بسه هرچی گفتم
دیگه بسه غم و غصم
                شاعر: میلاد جان محمدی

منوچهری گیدا  آغاز شام  تار و  عذاب   همیشه  گی

آغاز شام  تار و  عذاب   همیشه  گی

تحلیل  دل حساب و کتاب همیشه  گی

یک  روز پر مخاطره  با انتظار محض

مشقی است بهر دل به حساب همیشه گی

چشم انتظار یار نشستن غنیمتی است

تا انتظار دیدن خواب همیشه گی

این انتظار هم به سرانجام می رسد

با یک سلام خشک وشتاب همیشه گی

گرمای اشک را به تماشا نشسته ای

خاموش وسرد پشت نقاب همیشه گی

امروز هم گذشت بسان گذشته ها

با موج التماس وجواب همیشه گی

ناگفته ها دوباره تلنبار می شوند

با نقشه های نقش بر آب همیشه گی

شش سال می شود که نروئیده بر لبم

احساس سبز وخنده ناب همیشه گی

نفرین به عشق پاک که زائیده ای نداشت

جز رنج بی حساب وعذاب همیشه گی


منوچهری"گیدا"


شعر زیبا شعر عاشقانه

قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم

جز به تو و به خوبیات به هیچ کسی خو نکنم

قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از این

اسم تو رو داد می زنم تا دم دمای آخرین

قطره به قطره خونم و یک جا به نامت می کنم

دلخوشیهای دنیا رو خودم به فالت می کنم

می برمت یک جای دور می شم واست سنگ صبور

برات یه کلبه می سازم پر از یک رنگی پر نور

روح و دل و جون و تنم، نذر نگاهت می کنم

دنیاها رو فدای اون چهره ماهت می کنم

شعر عاشقانه متن ترانه امید اگر مانده بودی شعرهای عاشقانه شعرنو شعرحب شعرهای عشقولانه شعر زیبا شعر جد

متن ترانه خواننده عزیز امید اسم ترانه اگر مانده بودی


اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی تو را تا دل قصـه هـا مـی کشاندم


اگر با تـو بـودم بـه شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی ز تو می نوشتم تو را می سرودم


مانده بـودی اگـر نازنـیـنـم زنـدگی رنگ و بــوی دگـر داشت
این شب سرد وغمگین غربت باوجود تو رنگ سحر داشت


با تو این مرغک پر شکـسته مانده بـودی اگر بال و پر داشت
با تو بیمی نبودش ز طوفان مانده بودی اگر همسفر داشت


هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی
مرگ دل آرزویـت اگـر بـود مـانده بودی اگــر می شنیدی


با تو دریا پر از دیدنی بود شب ستاره گلی چیدنی بود
خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود


بعد تو خشم دریا و ساحل بعد تو پای من مانده در گل
مانده بودی اگـر مـوج دریـا تـا ابـد هـم پـر از دیـدنی بود


با تـو و عشق تو زنده بودم بعد تو من خـودم هـم نبـودم
بهترین شعر هستی رو با تو مانده بودی اگر می سرودم

 

ادامه نوشته

متن ترانه امید نیکوی به تو شک ندارم

متن ترانه امید نیکو

اسم ترانه » به تو شک ندارم

به تو شک ندارم، تو خوبی، تو ماهی

واسه خستگی هام تو یه جون پناهی

تویی که ستاره تو چشمات قشنگه،تویی که نگاهت هنوزم یه رنگه

به تو شک ندارم، تو خوبی، تو ماهی

واسه خستگی هام تو یه جون پناهی

واسم بهترینی، سراپا غروری، همیشه تو خوبی، تو چه باشکوهی

ببین آسمونو ستاره میباره، حالا که همه روزگار با ما یاره،

بزار دستاتو توی دستام بگیرم ، چشامو ببندم بگم بهترینم

ببین آسمونو ستاره میباره، حالا که همه روزگار با ما یاره،

بزار دستاتو توی دستام بگیرم ، چشامو ببندم بگم بهترینم

هوای دله من بهاریه با تو، ازم برنداری یه لحظه نگاتو

عزیزم یه لبخنده نازت میارزه، به هرچی که دارم به هرچی که دیدم

چی میشد؟، که هرگز ، دیگه نازنینم ،  به جز تو تو دنیا، کسیو نبینم

به تو شک ندارم، تو خوبی، تو ماهی

واسه خستگی هام تو یه جون پناهی

تویی که ستاره تو چشمات قشنگه،تویی که نگاهت هنوزم یه رنگه

به تو شک ندارم، تو خوبی، تو ماهی

واسه خستگی هام تو یه جون پناهی

واسم بهترینی، سراپا غروری، همیشه تو خوبی، تو چه باشکوهی

ببین آسمونو ستاره میباره، حالا که همه روزگار با ما یاره،

بزار دستاتو توی دستام بگیرم ، چشامو ببندم بگم بهترینم

ببین آسمونو ستاره میباره، حالا که همه روزگار با ما یاره،

بزار دستاتو توی دستام بگیرم ، چشامو ببندم بگم بهترینم

شعر عاشقانه شعر عاشقی و عاشقانه


در دو چشمش گناه می خندید

بر رخش نور ماه می خندید

در گذرگاه آن لبان خموش

شعله یی بی پناه می خندید

شرمنک و پر از نیازی گنگ

با نگاهی که رنگ مستی داشت

در دو چشمش نگاه کردم و گفت

باید از عشق حاصلی برداشت

سایه یی روی سایه یی خم شد

در نهانگاه رازپرور شب

نفسی روی گونه یی لغزید

بوسه یی شعله زد میان دو لب

ادامه نوشته

شعر عاشقانه میلاد جان محمدی


          

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حاله همتون خوب باشه و موفق باشید

بعد از چند وقت باز تصمیم گرفتم شعر خودمو براتون بذارم تو وب

امید وارم شعرمو بخونید و راجع بهش نظر بدید ممنونتون میشم


خسته تر


از  من دیگه خسته شدی؟ 

آره بدجور زده شدی؟

ندیدی حال و روزمو؟

که هی میگی برو برو

اشکامو یادت نمیاد؟

غصه دارم خیلی زیاد

از تو چیزی بر نمیاد 

خوب اینطوری دلت میخواد

که من باشم تو تنهایی 

می خوای تو عشق رویایی

بهم زدی یه حرفایی

بهتر که باشه جدایی

              
                                     میلاد جان محمدی



شعر عاشقانه


در شبان غم تنهایی خویش

عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم
من هنوز از اثر عطر نفسهای تو سرشار سرور
گیسوان تو در اندیشه ی من
گرم رقصی موزون
کاشکی پنجه ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست
چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود...


گزيده ای از قصيده
آبی خکستری سیاه

حميد مصدق


شعر عاشقانه

شعر کوتاه عاشقانه اشعار کوتاه عاشقانه

-----------------------------------------------------------

من اینجا بس دلم تنگ است  . . . . .


من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم بد آهنگ است...

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است...



شعر عاشقانه



ببخش مرا كه براي نگاهت كافي نبوده ام

ببخش اگر دستانم ،

براي نگاه داشتنت كوچك بود

ببخش مرا اگر در قلبم جا شدي

و ديگر براي هيچ جا نبود

 

اكنون كه مرده ام مرا ببخش

اكنون كه عاشقم مرا ببخش

ببخش مرا به خاطر تمام لبخند هايت كه عاشقم كرد

و به خاطر تمام اشكهايم كه گرفتارت كرد

ببخش اگر آنقدر با تو هم درد شدم تا درد هايت زياد شد

 

اكنون كه ديگر نيستم مرا ببخش!

اكنون كه از ياد برد ه اي با تو زيسته ام مرا ببخش

مرا ببخش اگر نامت را زياد مي خواندم

و يا اگر زياد در پيش تو مي ماندم

آنقدر كه حوصله ات را سر ميبردم ..

 

اكنون كه نمي خندم مرا ببخش ...

اكنون كه ديگر هيچگاه اشكي ندارم مرا ببخش!!

 

ببخش اگر نترسيدم خدا هم فراموش كند مراقبت باشد و نگفتم : خدا نگهدارت!

 

مرا به خاطر تمام نا گفته هايم ببخش

اگر نگفتم تا قيامت به اميد ديدارت ..

 

اكنون كه من به قيامت دل بسته ام

ديگر مرا ببخش !!!

شعر عاشقانه



این وقت شب انگار


کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را

لای برفها می کارد ...

*

کم می آورم

برف چشمانم هی آب می شوند...

*

زمستان

همین است که هست

حالا در این باغچه
حتی
دلتنگی هم
نمی روید!


شعر عاشقانه شعرهای عاشقانه


سلام به همه دوستای خوبم این متن ترانه عاشقانه تقدیم به همتون


تو که نیستی (خواننده هایده)


تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم

دل من از تو جدا نیست

این هوا بی تو هوا نیست

چی بگم از کی بگم وای

دیگه غم یکی دوتا نیست

تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم


دستم از دست تو دور

این شروع ماجراست

روز و شب هفته و ماه

قصه های غصه هاست

بودن اینجا که منم

مرگ بی چون و چراست

همه چی از بد و خوب

قصه رنگ و ریاست

تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم


عشق و مستی پیش تو

پشت دیوار سیاس

غم غربت نداره

اونجا که خونه ماست

میام اونجا که برام

خونه خاطره هاس

تو فقط به من بگو

پل نشکسته کجاس

تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم

دل من از تو جدا نیست

این هوا بی تو هوا نیست

چی بگم از کی بگم وای

دیگه غم یکی دوتا نیست

تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم

تو که نیستی از خودم بیخبرم

کی بیاد و کی بشه همسفرم

همسفرم همسفرم


شعرعاشقانه اشعارعاشقانه شعر عاشقانه شعر غزل شعر



                                        غزل مه جبین


            به   مرگم   می کشانی   غم  نبینی 

                                                         تو در شب هم چو  روزت  مه  جبینی 

           دلم دیوانه  شد  ز آن دم   تو  را  دید 

                                                          چرا   ای بی وفا   با  من  چنینی  ؟ 

           تو که  با  دیگران  خوش  می نشینی 

                                                         چه  کردم  من   چنین بر  راه کینی ؟ 

           لبت  چون  برگ  گل   رویت چو  ماهست 

                                                        چه  گویم  من  که  مه  در آستینی 

          گلستان  از  تو   می گردد   فنا  را 

                                                          تو  حوری ؟ یا بتی ؟  یا یاسمینی ؟ 

         نه  ترکی  نی که  هندو  پس  چه  هستی ؟ 

                                                         پریشان  گشته ام   بس  عنبرینی 

         شنیدم   من   رقیب    زار    دارم  ! 

                                                       خدا  را    من  ببین   او  را   نبینی 

         بسی  منصور از آن  عشقت  خرابست 

                                                      به  دل  گفتم  تو  حق  داری  غمینی


شعر عاشقانه

ای آخرین بهانه در گریه شبانه


غلطیده همچو شبنم در بستر ترانه

تو رمز عشق نابی در بتن هر جوانه

ای در نگاه گرمت فریاد عاشقانه

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر

ای خود پرست مغلوب تندیس عشق من باش

ای با من و زمن دور خورشید شب شکن باش

بگذار تا که از عشق با تو نفس بگیرم

یا آنکه پیش چشمات از عشق تو بمیرم

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر

تو آینه نگاهت تصویر عشقت بگذار

شاید مرا ببینی در قاب روی دیوار

بگذار تا که از عشق با تو نفس بگیرم

یا آنکه پیش چشمات از عشق تو بمیرم

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر

می خواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر

سر تا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر


شعر های عاشقانه



اگه روزگار گذاشت, یه بار دیگه دنیا بیام


بازهم عاشقت میشم, بازهم سراغ تو می یام

این دفعه اون دفعه نیست, خوب میدونم چی کار کنم

تا همون جور که میخوای, قلب تو رو شیکار کنم

این دفعه خوب میدونم, چی کار کنم

تا همون جور که میخوای, قلب تو رو شیکار کنم

این دفعه خوب میدونم, چی کار کنم

تا تو این خونه تو رو, همیشه موندگار کنم

متن کامل شعر ادامه مطلب



ادامه نوشته

شعر عاشقانه


سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حالتون خوب باشه و موفق باشید برا همتون

آرزوی موفقیت می کنم

نظر یادتون نره



متن ترانه عاشقانه(فاصله)

یه آواز بی صدا
از پشت کوه سیاه
به سنگینیه غروب
به پوچی قصه هااا

به تلخیه تنهایی

به این شبای دوری
مونده درد فاصله
بین دوتا دست ماااا
تنها تو شبای سرد
مونده، این قلب پر درد

به جاده انتظار

مونده دو چشم امید
رو سادگیه بهار
میباره برف سفیییید

تنها تو شبای سرد

مونده، این قلب پر درد

در دشت باور

در کلبۀ خیال
نگام رو به در
تا تو پیشم بیاااای


شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم موفق باشید

نظر یادتون نره




متن ترانه: خواننده سوزان روشن

اسمون رنگشو باخته
اخرین ستاره مرده
دیشب از بس گریه کردم چشم من خوابش نبرده
اگه خواب رفتم حالا دست تو رو شونه هامه
نفس گرم تو شاید دوباره رو گونه هامه
باز تا یادت میکنم گریه امونم نمیده
خیلی وقته که تو رو خوابم نشونم نمیده
اسمون قصه ی بارون میخونه
اخه افسانه ی مارو میدونه
میگه بیتو دل خوش باور من
شب سرد زمستونی من
اگه باز یه شب دوباره

تورو خواب برام بیاره

دل بیتو نامه گیرم دیگه ارزو نداره
نمیدونم چرا از من مثل خوشبختی تو دوری؟
مثه شب سردو سیاهی
مثل سنگ سر بکوهی
باز تا یادت میکنم گریه امونم نمیده
خیلی وقته که تو رو خوابم نشونم نمیده
بغض پر باد تو گلوم گیر میکنه
غربت این نیست که بری شهر دیگه
غربت اینه که تو شهرت بمیری
با تموم زنده ها قهری دیگه

باز تا یادت میکنم گریه امونم نمیده

خیلی وقته که تو رو خوابم نشونم نمیده


شعر عاشقانه


سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حاله همتون خوب باشه و همتون موفق باشید

امشب یه شعر از دلشکستگی  براتون میذارم امیدوارم خوشتون بیادش و نظر بدین

این شعر کوتاه عاشقانه تقدیم به همتون

راستی دوستای خوبم شعرایی که تو وب میذارم اگر از خودم باشه زیرش اسممو می نویسم




آرزو دارم بگيرد آفتي زيباييت را

تا كه همچون من بگيري ماتم تنهاييت را

آرزو دارم ببينم در عذاب بي وفايي

اشك غم در چشم همچون آهوي صحراييت را

بشكند قلبت الهي اي كه قلبم را شكستي

اي خدا سامان نگيرد عهد و پيماني كه بستي

خنده بر اشكم زدي با خود پسندي

آرزو دارم تو هم هرگز نخندي

سادگي كردم اگر دل بر تو بستم

ساده بودم ساده بر خاكم فكندي

شعر عاشقانه


سلام به همه دوستای خوبم خسته نباشید یه متن ترانه عاشقانه  تقدیم می کنم به همتون

امید وارم خوشتون بیادش و نظر بدین


یکی از همین روزای گم شده

یکی از همین روزای بی نشون
تو همین ثانیه های در بدر
تو همین دقیقه های نیمه جون

تو میای میای به دادم میرسی
تو میای که گریه خوابم نکنه
شب خستگی به رویم نرسه
صبح آینه جوابم نکنـــــه

تو همین شبای بی تو بی سحر
تو میای ستاره در بدر نشه
تو میای آینه آروم بگیره
شب عاشقا با گریه سر نشه
تو که بودنت امید زندگی
تو که دیدنت دلیل بودنه
از تو گفتن اسم و رسم عاشقا
از تو خوندن همهء عشق منه
از تو خوندن همهء عشق منه

عمریه پنجره های خونه رو
به هوای دیدنت وا میکنم
توی نقره ریز اشک و آینه
تو رو گم نکرده پیدا میکنم
تو رو گم نکرده پیدا میکنم

تو همین روزا به دادم میرسی
تو همین روزای بی تو بی نشون
تو همین ثانیه های در بدر
تو همین دقیقه های نیمه جون
تو همین دقیقه های نیمه جون
تو همین دقیقه های نیمه جون


تو که نیستی


شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حاله همتون خوب باشه
تو این پست یه شعر عاشقانه زیبا براتون میذارم


تو که نیستی

دوباره گوشه ی خونه
دل من بهونه کرده
دوباره ترانه ی من
انعکاس غم و درده

توی خونه در و دیوار
مثل میله های زندون
تورو کم داره وجودم
چشم من پیت میگرده

تو که نیستی تا ببینی
حالا گل هات قد کشیدن
که ثمر داده نهالت
کودکت حالا یه مرده

...............................

دوستای خوبم برای خوندن کامل شعر برید ادامه مطلب


ادامه نوشته

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم ممنون از نظرای خوب و سازندتون

تواین پست یه شعر عاشقانه ارسالی از کاربر خوبمون هستی

میذارم براتون امید وارم خوشتون بیادش





برق چشمان تو را مي بينم

باز در چشمك چشمان ستاره هر شب

باز وقتي كه نسيم

لاي موهايم

بازي مي كرد

چشم خود را بستم

كاش انگشت نسيم

سرانگشت تو بود!

متن کامل شعر در ادامه مطلب



ادامه نوشته

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم

شعر عاشقانه تقدیم به همتون





قسم
به عشق هردومون قسم
خیلی برات دلواپسم
همش دارم حس می کنم
به دست تو عروسکم
حرفای تو پوشالیه
وصال تو خیالیه
بغضم داره می ترکه
وای که دلم چه حالیه


متن کامل شعر در ادامه مطلب


ادامه نوشته

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبمون برا همتون آرزوی موفقیت و شادابی دارم

یکی از کاربرای وب گفته می خواد همکاری کنه باهام لطف کنه ایمیلشو

بذاره تو نظرات تا باهاش در تماس باشم در مورد همکاری .




اینم یه شعر عاشقانه تقدیم به همه دوستای خوبم


عشق خیالی


چشم او بارانی است

غم او پنهانی است

میزند گه گاهی

قدمی در دل شب

و چه می گوید با خود؟

در خیالش نقشه هایی جاریست

زیر لب می خواند

شعر نیمایی را



دوستای خوبم برای خوندن متن کامل شعر

برید ادامه مطلب


ادامه نوشته

شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم خسته نباشید برا همتون آرزوی موفقیت و تندرستی

می کنم دوست و کاربرای قدیمی که شعر میذاشتن برامون دیگه مارو

فراموش کردن و هیچ کمکی نمی کنن دیگه ؟





منتظر نظر و شعرای خوبتونم ممنون



تو شب خیس مژه هام یه شب بیا قدم بزن

با رقص تلخ اشک من ساز دوست دارم بزن

اتاق آرزوهامو خیلی مرتب چیدمش

بیا و با یه چشمکت اتاقمو بهم بزن

سخته برات تنهاییاتو کوک کنی

با عشق من چشای نازتو ببند ٬ برای من یه کم بزن

می خواستم از نگات بگم ٬ دوباره لغزید قلمم

قصه نویس رویاها بیا واسم قلم بزن

بگو دوسم داری یا نه ؟ یه جور بهم نشون بده

بقیه زندگیمو با این جواب رقم بزن




بقیه شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

عکس عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم

یه عکس عاشقانه حاضر کردم براتون امید وارم خوشتون بیادش

اگر می بینید کمتر عکس میذارم بخاطر سرعت وب

چون عکس خیلی سرعت میاره پایین