سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حاله همتون خوب باشه و موفق باشین
اینم شعر جدیدم تقدیم به همتون امید وارم خوشتون بیادش و نظرتونو راجع بهش بگین
منتظر انتقادات و پیشنهادای خوبتونم
------------------------------------------------------------------
زمستون
یادش بخیر زمستون دستت تو دسته من بود
یادش بخیر اون روزا عشق تو ماله من بود
یادش بخیر بوسه ها جواب اشکه من بود
گریه زیره بارونا همیشه کاره من بود
دیدی آخر نذاشتن دستت دستم بمونه
منو تنها گذاشتی تو این دوره زمونه
برای من که سخته بخوام تنها بمونم
نیای تو دیگه پیشم بین غم ها بمونم
نمیدونم چی بگم یا از کجا بگم من
سخته این درد دوری تنهاترین منم من
دیگه تمومه نامه نگیر دستاشو تو دستت
دلم میخواد حضورت رو همون دستای پر مهرت
شاعر : میلاد جان محمدی
-------------------------------------------------
+ نوشته شده در جمعه چهارم آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۵۵ ق.ظ توسط ميلاد
|