این وقت شب انگار


کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را

لای برفها می کارد ...

*

کم می آورم

برف چشمانم هی آب می شوند...

*

زمستان

همین است که هست

حالا در این باغچه
حتی
دلتنگی هم
نمی روید!