شعر عاشقانه شعرهای عاشقانه
مخصوصا دوستای عزیزی که لطف دارن و نظر میدن
ممنون از همگی شعر جدیدم رو امشب براتون میذارم
امید وارم خوشتون بیاد منتظر انتقاداتون هستم عزیزان
مرگ تدریجی
هر کی میاد تو زندگیم
یه روزی بی وفا میشه
تو اوج عشق و عاشقی
زیره پاهام خالی میشه
باز چرا باور میکنم
دروغ های قشنگشو
امشب تو ماجرا نباف
من میگم و توگوش بشو
به من میگفتی بی کسم
میگفتی قلبم مال تو
شب و روزم تو زندگی
فقط فدای چشم تو
چی شد چرا تو تنهایی
تو یادی از من میکنی؟
تو شادی و تو جشن نور
من رو فراموش میکنی ؟
حالا خیلی تنها شدم
بیخیال دنیا شدم
از زندگی از خوشی ها
به جون تو بیذار شدم
بشنو و نشنیده بگیر
مثل همیشه نازنین
یه روز بیا با دسته گل
کنار خاک من بشین
شاعر : میلاد جانمحمدی