سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حالتون توپ باشه

خوب یه متن عاشقانه یکی از کاربرای وبم فرستاده

امیدوارم خوشتون بیادش راستی یکی دیگه از شعرامم داره

حاظر میشه اونم پست می کنم امروز امید وارم خوشتون بیادش




متن ارسالی از کاربر خوبمون هستی


گفته بودم دیگه غیر تو برای هیچ چیز و هیچ کس دیگه ای نمی نویسم. بعد گفتم اصلا دیگه نمی نویسم. اما گفتی بنویس گفتم باشه اما فقط برای تو...
داری میری و من فقط تماشات میکنم.هیچ کاری از دستم برنمی آد و تنهای تنهای تنها باید بمونم و پنهون شدنت رو توی جاده ی زندگیم تماشا کنم و حداکثر دستی برات تکون بدم و تو بری و من...
داری میری و من باورم نمیشه که باید به ندیدنت عادت کنم و باید از این به بعد هرچند وقت یکبار خاطره هام رو گردگیری کنم تا اون چهره ی معصوم و مهربونت از یادم نره.
داری میری و من باید به دلم بفهمونم که دیگه نمیای و دیگه منتظر موندن و دلشوره داشتن تموم شده.
داری میری و من یادم می مونه که لحظه های نابی رو با تو داشتم که هرلحظه ی طلایی دیگه ای کنارش رنگ می بازه.
داری میری و من می مونم و یه دیوار که فقط به اندازه سایه من جا داره و من که تمام لحظات باهم بودن رو با آرزوی بغل کردن تو گذروندم باید سایه ی خمیده ای رو در آغوش بگیرم و سرد سرد گریه کنم.
نمی دونم رسم روزگار چه جوریه؟!نمی دونم ما باز هم از کنار هم رد میشیم یا نه...
نمی دونم باز هم اسم قشنگت تو دفتر خاطراتم می افته یا نه.
از همه بدتر اینکه اگه یه روزی از کنار هم رد شدیم تو من رو می شناسی یا نه؟؟؟
"ولی من هرچی از یادم بره، عکس اون نگاه آخر تا دم مرگ تو چشمامه!"