شعر عاشقانه

سلام به همه دوستای خوبم امیدوارم حالتون خوب

باشه

یه شعر کوتاه عاشقانه تقدیم به همتوم




آتشی در دلم افروخت و رفت

بی مروت جگرم سوخت و رفت

آننان محو نگاهش بودم

که به دندان لب من دوخت و رفت

آنکه می گفت مرا مونس جان

اسب عشق از بره من تاخت و رفت

                                   مریم راد

شعر عاشقانه

سلام خسته نباشید دوستای خوبم ببخشید این مدت مسافرت بودم

برگشتم از بد اقبالیم مودم قطع بود امروز دیگه درستش کردم




امیدوارم خوشتون بیادش



درتلاطم زمان نمی دانم کدام طوفان لحظه ای توراآورد
آن طوفان پرستیدنی ست
امانفهمیم کدام موج توراباخودبرد
دیگربرای من سهمی ندارددریانگاه تورابرد
خدامیداندکه چه رنگی به من داده بود
آرام شده بودم خالی ازوسعت اندیشه تو
سپردم به بادکه بیاوردطوفان باردیگرتورا
جوابم این بود:
تودیگرسهمی ازاین دریانداری
رفتنی بروسپردم به بادکه بیاوردطوفان باردیگرتورا