شعر تنهایی میلاد جانمحمدی

سلام به همه دوستای خوبم

امروز شعر جدیدمو نوشتم

امید وارم خوشتون بیاد منتظر انتقاد و پیشنهاداتونم



تباهی

بی سرو سامان شده ام

گرد بیابان شده ام

تو رفته ای از بره من

بی کس و عصیان شده ام

با دست مرا نشان دهند

بس که پریشان شده ام

حال خوشی نیست مرا

ببین تباه شده ام

به رسم عشق و عاشقی

ببین فنا شده ام


شاعر : میلاد جانمحمدی

پیامک

به کسی که از بی کسی اش می نالد ، نباید دل بست. به کسی دل ببندیم که در جمع کسان ما را میخواهد .

-----------------------------


انتظار سخت است ٬فراموش کردن هم سخت است اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی از همه سخت تر است...!!!

شعر عاشقانه پیامک تنهایی

شعر عاشقانه


فهمیده ام از چه بود ناوک هایت
آن عشوه ناز تو پاتک هایت
معلوم شد از عشق نبوده کاری
از طرز نگاهت و پیامک هایت

پیامک تنهایی

بی تو هر روز بهارم چو شب پاییز است
بی تو اشکان دو چشمم ز مژه لبریز است
بی تو حتی خوشترین لحظه برایم کابوس
لحظه تحویل سال نو ملال انگیز است

شعر عاشقانه میلاد جانمحمدی

سلام به همه دوستای خوب و محترم

امید وارم حال همگی خوب باشه

امروز شعر جدیدمو میذارم تو وب

امید وارم خوشتون بیاد منتظر انتقاد و پیشنهاتونم

اگر مشکلی تو شعرام هست بگید تا رفعش کنم



گله مندم امشب


حرفی در دل دارم

نه نپرسید شما

گله از او دارم

پس نگوییید چرا

..........

بگذر از کوچه ی عشق

تا صبح با یارت

بنویس از دل او

نامه ای بر یادت

............

حرف هایی شیرین

قصه هایی از تو

خاطرات دیرین

عاشقی باز از نو

.............

یک سکوت مبهم

پر ز تنهایی ها

بی جوابی درهم

شعر ها آواز ها

...........

تا سحر بیداری

بی درنگ با یادش

از غمش بیماری

مانده ای در راهش

............

گله مندم امشب

من ز تنهایی خود

حرف هایی در تب

حرفی با دله خود

........

شاعر : میلاد جانمحمدی

من پذيرفتم شکست خويش را

من پذيرفتم شکست خويش را

پندهای عقل دور اندیش را

من پذيرفتم که عشق افسانه است

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتنم دل شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتراز ما مي روي

آرزو دارم ولي عاشق شوي

آرزو دارم بفهمي درد را

تلخي برخوردهاي سرد را

مي رسد روزي که بي من لحظه ها را سر کني.

مي رسد روزي که مرگ عشق را باور کني.

مي رسد روزي که تنها در کنار عکس من

نامه هاي کهنه ام را مو به مو از بر کني

نشنیده ام بگیر...

نشنیده ام بگیر...



* * * * *

دلگیرم آنچنانکه درونم جهان گم است


پشت هوای ابری من آسمان گم است




می ایستم مقابل خود ، دلشکسته ام


در روبروی چهره ی بی تاب و خسته ام




تصویر مرد در هم و بر هم در آینه


هم در خودم شکسته ام و هم در آینه




من دارم از فرشته ی خود حرف می زنم


از شعر نا نوشته ی خود حرف می زنم




از یک نگاه خیره و حسی نداشته


از عابری که روی دلم پا گذاشته




یادش بخیر لحظه ی از عشق دم زدن


تا صبح بی قرار دوتایی قدم زدن
ادامه نوشته

شعر عاشقانه اشعار عاشقانه بهترين شعر عاشقانه هو



هو

 

 

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران را

 

کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهایه تنهایم

 

و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 

و من گریان و نالانم  و من تنهای تنهایم

 

درون کلبه ی خاموش خویش اما

 

کسی حال من غمگین نمی پرسد

 

و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم

 

درون سینه ی پر جوش خویش اما

 

کسی حال من تنها نم پرسد

 

و من چون تک درخت زرد پائیزم

 

که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او

 

و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 

                                         

 

 

 

تنهایی:شعر از ریحانه دوست عزیزم شعر عاشقونه اشعار عاشقونه  متن عاشقانه

تنهايی را دوست دارم

زيرا بی وفا نيست

تنهايی را دوست دارم

زيرا عشق دروغی در آن نيست

تنهايی را دوست دام

زيرا تجربه کردم

تنهايی را دوست دارم

زيرا خداوند هم تنهاست

تنهايی را دوست دارم

زيرا....

در کلبه تنهايی هايم

در انتظار خواهم گريست

و انتظار کشيدنم را

پنهان خواهم کرد